بدون عنوان
دخترک کوچک نگاه کن، زندگی ما رود روانیست زلال پیچیده در جنگلی انبوه میرود، تاب میخورد، شتاب میگیرد و گاه آرام در خود فرو میرود نگاه کن دخترک برگهای پژمرده را که چگونه به درونمان رسوخ میکنند! دست من و تو نیست این سرنوشت ماست آغوشت را برای آنها هم باز کن، همه این برگهای زرد و مرده درسهای خداست. برای من برای تو و برای همه آنها که جریان دارند نگذار حظورشان ریزش تو را کُند کند، ببرشان بگذار درونت به آرامی غرق شده هیچ اثری از ایشان نماند النای مهربان و صمیمی، بزرگ میشوی و گاهی قصه رودخانههای دیگر را میشنوی… قصه شاخههای تنومندی که راهشان را سد ...
نویسنده :
Owner
12:25